فلسفه عاشورا درفرهنگ رجوی وعضدانلو

قبلا ما ازاین بازیها نداشتیم رجوی وعضدانلو برای چی ودرچه شرایطی وارد بازی مراسم عاشورا وسینه وزنجیرو علم وکتل شد درشرایطی که ازنظرسیاسی راه بسته شده بود وبرگزاری مراسم فقط بخاطرسو استفاده وبهره برداری ومشغول کردن نیروها وکشاندن انها بسمت انحرافی بود درزمان صدام ساده برگزارمیشد اما وقتی صدام رفت کشید به اوردن اسب ذوالجلال بازی وعلامت وعلم وکتل واوردن هیئتهای عراقی واخوندبازی که به دوسه نفرعبا وعمامه میپوشاندند وراه اندازی تعزیه همه وهمه برای جذب مردم عراق برای اینکه استفاده سیاسی ببرد

فلسفه عاشورا درفرهنگ رجوی وعضدانلو

اولین بار عاشورا را رجوی بمعنی ومفهوم سینه زنی وبرسروکله کوبیدن را در سال 71 باب کرد درهمان زمان بنده مخالفت کردم که فرمانده محور انزمان ما که خانمها بودند مرا صدا ودراتاقش تکی صحبت کرد ودلایلم رابرایش توضیح ومجد دا مخالفت خودم رابا راه اندازی دسته های عزاداری اعلام کردم وقراربراین شد که بنده شرکت نکنم ودراین رابطه ازاد هستم وموضوع خارج ازمسایل تشکیلاتی ست مدتها شرکت نمیکردم تا اینکه یکبارمرا دوباره یکی ازمسولین خانم صدا کرده ودرخواست کرد بخاطرفضای تشکیلاتی واینکه نفرات مختلف درتشکیلات هستند یک ساعتی خودم را نشان داده وبعد بروم که انها هم بهانه داشته باشند که کاردارم وباید دنبال شام ونهار والزامات درحین مراسم هستم منهم قبول کردم وبراساس ان رفتارمیکردم وقرارشد که الزامات غذایی مثل شربت ویا خرما و..را توزیع کنم که هم درمراسم باشم وهم پشتیبانی مراسم را بکنم یعنی میخواهم بگویم که ازچه زمانی مخالف بودم واین مخالفت به درون تشکیلات رجوی ربط نداشت بنده درایران هم که بودم درهیچ مراسم عاشورایی وهیئتهای مذهبی شرکت نمیکردم ؛گاه گداری  دراشرف ولیبرتی سینه میزدم انهم بخاطراینکه دیگران سو برداشت نکنند یعنی ازمنافع رجوی میچیدم

قبلا ما ازاین بازیها نداشتیم رجوی وعضدانلو برای چی ودرچه شرایطی وارد بازی مراسم عاشورا وسینه وزنجیرو علم وکتل شد درشرایطی که ازنظرسیاسی راه بسته شده بود وبرگزاری مراسم فقط بخاطرسو استفاده وبهره برداری ومشغول کردن نیروها وکشاندن انها بسمت انحرافی بود درزمان صدام ساده برگزارمیشد اما وقتی صدام رفت کشید به اوردن اسب ذوالجلال بازی وعلامت وعلم وکتل واوردن هیئتهای عراقی واخوندبازی که به دوسه نفرعبا وعمامه میپوشاندند وراه اندازی تعزیه همه وهمه برای جذب مردم عراق برای اینکه استفاده سیاسی ببرد یعنی عزاداری برای حسین ؛ شکل بود وفریب ودغل ودروغ  وعوامفریبی مردم ایران وعراق وتبلیغات ودیگرهیچ ؛

راستی رجوی به فلسفه عاشورا که خودش تعریف میکرد چقدراعتقاد داشت منکه برای عاشورا هیچ فلسفه ای درنظرنمیگیرم زیرا انزمان فرهنگ قومی وقبیله ای درعربستان همین بود تسلیم وجنگ ؛ حسین جنگ را انتخاب کرد وفرزندان عمرو ابوبکرویا  شوهرزینب تسلیم را همه جای دنیا همین است هیچ ربطی به اعتقاد ندارد اگریزید مثل باباش کاری با او نداشت ایا باز حسین میرفت کربلا ؟ ولی رجوی میگفت عاشورا گونه ؛ بما بگوید این عاشورا گونه کی میرسد که تو با الهام ازعاشورا خودت ومریم عضدانلو تمام دارودسته بمیدان جنگ بشتابید درزمانهاوشرایط که بوجود امد فرارکردید درفازنظامی چی شدعاشورا گونه ؛ درعملیات فروغ چی شد عاشوراگونه ؛ درجریان حمله امریکا چی شد عاشورا گونه ؛ بلاخره بعدچهل سال بقول خودت مبارزه با دیو هاروتنوره کش ؛ کی میخواهی به عاشورا گونه برسی ؛ درالبانی هم که امکانش نیست وازفیض شهادت محروم شدی ؛ گریه میکرد ومیگفت من درزمان شاه ازفیض شهادت محروم شدم وگریه میکرد ومی گفت ای امام حسین کاش دررکابت بودم وپدرومادرم فدای تو باد بلاخره این پا رکابی کی میرسد اگرزنده باشد درجاهایی که میبایست عاشورا گونه میرفت وبقول خودش نام نیک مجاهدی ازخود بر جای می گذاشت  نرفت نمیدانم دراخرپیری انهم دراروپا چطورمیخواهد پا رکابی بشود خبرندارم وازفهم من خارج است ولی این را می فهمم کسی که تا به امروز درمقاطع سرفصلی وحساس پا رکابی نشده وعاشورا گونه قدم برنداشته ازاین ببعد هم برنخواهد داشت میگفت تاریخ ایران بدترازاین حکومت بخودش ندیده وقتی با بدترین حکومت تاریخ ایران حاضرنشدی عاشورا گونه بروی پس کی میخواهی باشی درحکومت ازاد ولیبرال میخواهی عاشورایی حرکت کنی ؟ همانجا درالبانی عاشورا گونه برو پیش انورخوجه وبرای اوبی دین کمونیست کلاس فلسفه عاشورا دردنیای دیگربگذارراه دیگری متصورنیست ..

نتیجه : برسروسینه زدنها ؛ علم وکتل ها ؛ چهل چراغ وعلامتهای چند ده تیغه ؛زنجیروقمه ها گل مالیدن برسروسینه همانند اخوندها ؛ همه وهمه برای عوامفریبی نیروها ومردم ایران بوده وهست بهمین دلیل بنده ازروز اول مخالفت خود رابیان وشرکت نمیکردم   

بیان دیدگاه